سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لبخند زندگی
دوشنبه 91 مرداد 9 :: 11:13 عصر ::  نویسنده : الهه

قلب.قلب های زیبا.رویایی
   
تخم مرغی رفته بود اینترویو
تا مگر کوکو شود یا نیمرو

تخم مرغی بود با شور و امید
خواست تا مرغانه ای باشد مفید

فرم استخدام را پر کرده بود
عکس هم همراه خود آورده بود

توی مطبخ از برای شرح حال
پشت هم کردند هی از او سوال:

- کیستی تو، از کدامین لانه ای؟
- بوده ای قبلاً در آشپزخانه ای؟

- کی ز پشت مرغ افتادی برون؟
- توی ماهیتابه بودی تاکنون؟

- تجربه داری و فرزی در عمل
- جای دیگر کار کردی فی المثل؟

- داغ گشتی توی روغن یا کره؟
- حل شدی در شنبلیله یا تره؟

- با نمک فلفل بهم خوردی دقیق؟
- خوب کف کردی شدی کلاً رقیق؟

- پشت و رویت سرخ شد روی اجاق؟
- باد کردی از فشار احتراق؟

تخم مرغ این حرف ها را که شنید
روی وحشت زرده اش هم شد سفید!

ژوری اینترویو هم بی مجال
لحظه‌ای غافل نمیشد از سوال:

- گر "رزومه" داری و "سی.وی" بیار
- ورنه بیخود آمدی دنبال کار

- گر نداری توی کارت سابقه
- ردّ ردّی گرچه باشی نابغه

گفت لرزان تخم مرغ بینوا
نیست قانون شما بر من روا

خوب من تازه ز مرغ افتاده ام
صفرکیلومترم و آماده ام

هرکسی کرده ز یک جائی شروع
میکند خورشیدش از یکجا طلوع

گر نه در جائی خودم را جا کنم
تجربه پس از کجا پیدا کنم؟

گر که مرواری نباشد در صدف
پس چگونه تجربه آرد به کف؟

گر که در میدان نرفته کره اسب
تجربه را پس چه جوری کرده کسب؟

گفت "شف" با او که: - زر زر کافیه!
- بیش از این هم ماندنت علافیه

ـ تخم مرغ هم اینقدر پر مدعا
- دست به نطقش را ببین بهر خدا!

- تجربه اول برو پیدا بکن
- بعد فکر پخت و پز با ما بکن

تخم مرغ بینوا با قلب خون
آمد از آن آشپزخانه برون

رفت غمگین، صاف پیش مادرش
تا که گرما گیرد از بال و پرش

گفت مادرجان مرا هم جوجه کن
جزو باند جوجه های کوچه کن

مرغ مادر گفت که: - دیر آمدی
- پس چرا طفلم به تأخیر آمدی؟

- من به تو گفتم بگیر اینجا قرار
- تو خودت عازم شدی دنبال کار

- مهلت جوجه شدن شد منقضی
- پس چه شد کوکوپزی، نیمروپزی؟

تخم مرغ اشکش درآمد پیش مام
ماجرا را گفت از بهرش تمام

گفت در نیمروپزی گشتم کنف
چونکه از من تجربه میخواست شف

سابقه یا تجربه با من نبود
آشپزخانه مرا ریجکت نمود

موعد جوجه شدن هم که گذشت
آه مادر بچه ات بیچاره گشت!

من از آنجا مانده، زینجا رانده ام
فاتحه بر هستی خود خوانده ام

رفت فرصت های عالی از کفم
حال دیگر کاملاً بی مصرفم

پس در این دنیا به چه چیزی خوشم؟
میروم الان خودم را میکشم!

گفت مادر: - طفلکم قدقدقدا
- چند مدت صبر کن بهر خدا

- صبر کن طفلم بیاید نوبهار
- باز پیدا میشود بهر تو کار

- گرچه اکنون فرصتت سرآمده
- تو نگو دنیا به آخر آمده

تخم مرغ آنجا به حال انتظار
ماند تا از ره بیاید نوبهار
×××
عید نوروز، عید پاک آمد ز راه
روی هر میزی بساطی دلبخواه

شربت و شیرینی و قند و نبات
تخم مرغ رنگ کرده در بساط

روی میز خانه‌ی بانو بهار
یک سبد مرغانه خوش نقش و نگار

تخم مرغ ما نشسته آن میان
میفروشد فخر بر اطرافیان

از همه خوشرنگ تر، خندان و شاد
حرف های مادرش آمد به یاد:

- بهر هرکس در جهان قدقدقدا
- هست یک جا و مکان قدقدقدا

- نیست بی مصرف کسی قدقدقدا
- هست امکان ها بسی قدقدقدا

- هرکسی باید بیابد جای خود
- تا نهد جای مناسب پای خود

- پس تو هم توی مدار خویش باش
فارغ از مأیوسی و تشویش باش

- چون شبیه تخم‌مرغ است این کره
- روز و شب گردش کند بی دلهره

- خود تو هم هستی عزیزم بیضوی
- در مدار خویش گردش کن قوی

- زندگی زیباست، زیبایش ببین
- هم ز پائین، هم ز بالایش ببین

تخم مرغ ما ز پند مادری
شادمان لم داد آنجا یکوری

گفت گر مطبخ به من میداد کار
در کجا بودم کنون ای روزگار؟

گشته بودم جوجه گر روی حساب
ای بسا که میشدم جوجه کباب

پس چه بهتر که بد آوردم زیاد
حال راضی هستم و ممنون و شاد






موضوع مطلب :
شنبه 91 مرداد 7 :: 4:3 عصر ::  نویسنده : الهه

نگرانی مشکلات فردا رو دور نمیکنه...

فقط آرامش امروزتو می گیره

.

خوبی بادبادک اینه که می دونه زندگیش به یه نخ نازک بنده ولی بازم تو آسمون شاده..

.

 

مردمی که گل ها را دوست میدارند خود از آن گل ها دوست داشتنی ترند . . .

.

 

برای زندگی فکر کنید ،اما غصه نخورید

.

درست وقتی با دوستتان قهرید می فهمید که چه قدر از زندگی شما اطلاعات دارد.




موضوع مطلب :
شنبه 91 مرداد 7 :: 12:4 صبح ::  نویسنده : الهه

دانلود آهنگ تیتراژ پایانی سریال خداحافظ بچه با صدای لهراسبی

آهنگ تیتراژ سریال خداحافظ بچه توسط علی لهراسبی خوانده شده که دارای متن بسیار زیبا و کیفیت بسیار خوبی می باشد.

بخشی از متن آهنگ:همه شهر به هم می زنم اما چه قدر پیش تو بی اراده بودم..

برای دانلود به ادامه ی مطلب بروید.

ali lohrasbi دانلود آهنگ تیتراژ سریال خداحافظ بچه با صدای علی لهراسبی

 

لینک دانلود | لینک کمکی

حجم:2 مگابایت

رمز:www.downloadsazan.ir




موضوع مطلب :
چهارشنبه 91 مرداد 4 :: 11:31 عصر ::  نویسنده : الهه

به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد

اما هر وقت تنم به جماعت نادان خورد گفتند: “مگه کوری؟” 

.

.

هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست !
مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است
.

.
.

.یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود
به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست . . .
.

.
اگه یه روز حس کردی تویه یه زمان عاشق دونفری دومی انتخاب کن
چون اگه واقعا عاشق اولی بودی به عشق دومی گرفتار نمیشدی !!

.

            زندگی شعله ی شمعی است در بزم وجود          که به نسیم پلک بر هم زدنی خاموش است ...........




موضوع مطلب :
چهارشنبه 91 مرداد 4 :: 2:12 عصر ::  نویسنده : الهه
آن روزها ...

دستان کوچکم میان آن همه سیاهی به سیاهی چادرت گره میخورد 

و گم نمیشدم .

این روزها ...

بین این همه رنگ دیگر گم نمیشوی...زود پیدایت میکنم اما ...

اینجا انگار همه، چیـــــزی گم کرده اند . 





موضوع مطلب :
دوشنبه 91 مرداد 2 :: 11:27 عصر ::  نویسنده : الهه

من مسئول آنچه هستم که می گویم ...

نه هرآنچه که تو برداشت میکنی!

شاید برای شما هم مانند من بسیار اتفاق افتاده است که فرد متقابل از گفته های شما برداشت دیگری داشته باشد که منجر به اختلاف می شود و تا شما بخواهید به او بفهمانید که از گفتن این حرف منظوری نداشته اید او شما را محکوم کرده و با باور عجولانه خود شما را ناراحت می کند زیرا شنیدن سخنان اشتباه ذهن انسان را تخریب می کند  که می تواند به خاطر احترام بیش از حد ما به طرف مقابل باشد تا حدی که شنیدن کوچک ترین حرف رک و منطقی او را ناراحت می کند .

 

 

جملات زیبا گیله مرد




موضوع مطلب :
دوشنبه 91 مرداد 2 :: 3:44 عصر ::  نویسنده : الهه

گیله مرد میگفت : نداشته ها و تنهایی های کوچک با چیزها و آدمهای کوچک پر میشوند؛

نداشته ها و تنهایی های خیلی خیلی خیلی بزرگ ، فقط با خدا ...                      

مهم نیست در این زمین خاکی چقدر تنها باشیم و چقدر حرفهایمان برای دیگران غیر قابل فهم باشد و وقت انسانها برایمان کم ...

شکر که خدا هست و او جبران تمام دلتنگی ها و مرهم تمام زخمهاست ...                     

هر وقت دلت خواست ، مهمانش کن در بهترین جایی که او می پسندد ، در قلبت ...

و به دستان خالی ات نگاه نکن ، تو فقط خانه ی دلت را برایش نگهدار ، اسباب پذیرایی با اوست ...


جملات زیبا گیله مرد

زندگی هرچند چهره ی خاموشی دارد ولی بی درنگ منتظر لبخند زیبای توست تا بگوید.................

سلام مهربان به زندگی خوش آمدی درست است که اینجا دار مکافات است ولی..............

تو فقط لبخند بزن مکافاتش با من !      دوست داشتن                      




موضوع مطلب :
دوشنبه 91 مرداد 2 :: 2:59 عصر ::  نویسنده : الهه

به دستای نیاز من نگاهی کن از اون بالا/من این آرامش محضو به تو مدیونم این روزا/خدایا دوستت دارم واسه هرچی که بخشیدی/همیشه این تو هستی که ازم حالم رو پرسیدی/بازم چشمامو می بندم که خوبی ها تو بشمارم/نمی تونم فقط می گم خدایا دوستت دارم ! /تو دیدی من خطا کردم دلم گم شد دعا کردم/کمک کن تا نفس مونده به آغوش تو برگردم/تو حتی از خودم بهتر غریبیهامو میشناسی/نمی خوام چتر دنیا رو که تو بارون احساسی......./

کوله بارم بر دوش/ سفری باید رفت / سفری بی همراه / گم شدن تا ته تنهایی محض / یار تنهایی من با من گفت:/ هر کجا لرزیدی،از سفرترسیدی،تو بگو، از ته دل:

/من خدا را دارم .../




موضوع مطلب :
شنبه 91 تیر 31 :: 5:52 عصر ::  نویسنده : الهه

|http://www.atrebaroon.blogfa.com|عکس های عاشقانه|http://www.atrebaroon.blogfa.com|

|دانلود|حجم = 2/938 کیلوبایت | مدت = 4:25 دقیقه | فرمت فایل = MP3 |

همه از خداییم به سوی خدا برویم

رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
إِذْ أَوَی الْفِتْیَةُ إِلَی الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
ترجمه:
بارالها ، دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی ، و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت.
زیرا شمایید که چون طایفه ای از بندگان صالح من روی به من آورده و عرض می کردند بارالها ما به تو ایمان آوردیم، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما که تو بهترین مهربانان هستی.
آنگاه‌ که آن جوانان کهف ( از بیم دشمن ) در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت کردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیا ساز.
چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما. 



موضوع مطلب :
<   1   2   3